الگوی دوگانه ترکیبی پلاسک (4)
در این تحلیل می خواهیم به بررسی الگوی دوگانه ترکیبی در پلاسک بپردازیم اما قبل از آن مروری بر تحلیل قبلی پلاسک که مهر ماه ارائه شد انجام دهیم.
در تحلیل قبلی بیان کردیم ریزشی رخ خواهد داد و حمایت هایی را برای آن محاسبه کردیم و گفتیم ایده آل آن است که قیمت تا محدوده ی 265 تومان اصلاح کند و مشاهده کردید دقیقا این پیش بینی به وقوع پیوست.
پس از آن مجددا روند صعودی شکل گرفت و هم اکنون می خواهیم به بررسی ساختارها بپردازیم.
در صورت نیاز به مطالعه تحلیل قبلی می توانید روی عبارت ” تحلیل نئوویو پلاسک (3) ” کلیک فرمایید.
در ابتدا به بروزرسانی تحلیل نئوویو پلاسک در کش دیتای ماهانه توجه فرمایید :
الگوی دوگانه ترکیبی پلاسک – کش دیتای ماهانه
پس از تکمیل الگوی مثلث خنثی با تناوب معکوس بازار ریزشی مناسب انجام داده و سپس به روند صعودی خود بازگشته است. در این جا دو سناریو مطرح است ، یکی این که بازوهای پس از مثلث را در صورت امکان به این 5 موج متصل کنیم و دنبال الگوی استاندارد دیامتریک باشیم و یکی دیگر این که مثلث را خاتمه یافته تلقی کنیم و به دنبال الگوی ترکیبی دوگانه باشیم. سناریوی دیامتریک را رد نمی کنم اما کانال آن اصلا جالب نیست و ترجیح من این است که این سناریو را در جایگاه دوم بگذارم ( طبق این سناریو عملا به خاتمه صعود خیلی نزدیک شده ایم و افراد ریسک گریز می توانند برای مدیریت ریسک خود حداقل نیمی از حجم خود را ببندند).
در این تحلیل به دنبال بررسی سناریوی ترکیبی دوگانه شروع شده با مثلث هستیم. تک موجی که پس از این الگو تشکیل شده است همه ی الزامات حداقلی قیمتی/زمانی/پیچیدگی را به عنوان x موج داراست . اگر به نمودار دقت کنید می بینید x موج دومی هم در کفی بالاتر از x موج اول در نظر گرفته شده است. شخصا با این تحلیل نیز به دلایل تکنیکی متعدد و همچنین بررسی چارت ویکلی موافق نیستم.
پس به صورت خلاصه بهترین سناریوی ممکن در حال حاضر الگوی غیر استاندارد دوگانه ترکیبی با ایکس موج اول (پایین تر و به صورت تک موج) می باشد.
خلاصه و نتیجه تحلیل :
روند کلی صعودی / رنج ارزیابی می شود و انتظار نداریم در این روند کف های قبلی بشکند. با توجه به این که از سیگنال قبلی نزدیک به 130 درصد سود آوری داشته ایم کوتاه مدتی ها حد ضرر خودشون را روی 470 و میان مدتی ها حد ضرر خود را روی 360 قرار دهید.
برای محاسبه اهداف پیش رو در میان مدت می توان از نواحی مقاومتی زیر استفاده کرد :
1- ناحیه 580 تومان ( به آن رسیده ایم)
2- ناحیه 715 تومان
3- ناحیه 940 تومان
توجه : برای هر کدام از نواحی فوق تلرانس 5 درصدی لحاظ شود.
برای مشاهده تحلیل بعدی این سهم می توانید به ” تحلیل نئوویو پلاسکوکار (5) ” رجوع فرمایید.
19 دی 1402
9 دی 1402
28 آذر 1402
22 آذر 1402
25 آذر 1402
با سلام و خسته نباشید
یک سوال داشتم. مطابق قانون خود تعریفی امواج درجه کوچکتر باید زمان و قیمت کمتری نسبت به امواج درجه بالاتر داشته باشند. طبق تحلیل ارائه شده موج b از B زمان بیشتری نسبت به موج D و E که از یک درجه بالاتر هستند صرف نموده است. می خواستم بدونم علتش چیست؟
کلا نظر شما در مورد اصل خود تعریفی در نئوویو چیست؟
با سلام
فقط به سوالات تخصصی کارآموزان خودم پاسخ می دهم و لطفا چنین سوالاتی را مطرح نفرمایید.
ولی به صورت کلی این قانون به مفهوم برقرای درجه بین امواج اشاره می کند و به هیچ عنوان شما اجازه چنین قیاسی ندارید که پیچیدگی بخشیزه های یک موج را با موج متعاقب آن بسنجید و انتظار داشته باشید موج درونی تر چنین اتفاقی برایش رخ دهد!
مطالبی که شما فرمودید صرفا یک برداشت اشتباه از یک قانون درست است و شما حتی در یک موج هم نمی توانید چنین مطلبی را ارائه کنید. به عنوان مثال ساده زیگزاگی را با موج B به صورت مثلث/دیامتریک در نظر بگیرید ، طبق برداشتی که شما فرمودید موج B از زیگزاگ نسبت به خود زیگزاگ یک درجه پایین تر است و نباید زمان/قیمت و پیچیدگی بیشتری نسبت به کل زیگزاگ داشته باشد. در این مثال پارامتر پیچیدگی نقض می شود و می توان مثال های مشابهی از نقض قیمت نیز زد ، به شرطی که دامنه حرکت ملاک نباشد.
اگر دامنه حرکت الگو ملاک باشد ، برای بخشیزه های یک الگو (و نه طبق مثال شما!) همواره بحث زمان و قیمت رعایت می شود اما پیچیدگی خیر!
با تشکر از پاسخ شما
شاید منظورم رو درست عنوان نکردم. درجمله اقای نیلی عنوان شده” امواج درجه پایین تر نباید زمان و قیمت بیشتری نسبت به امواج درجه بالاتر داشته باشند” و به پیچیدگی اشاره ای نشده است. (هر چند زمان و پیچیدگی در نمودار کش دیتا یک جور هایی با هم در ارتباط هستند ولی قطعا شما بهتر از بنده می دانید که مفهوم یکسانی ندارند.)
بطور مثال درخصوص مثال زیگزاگی که زدید فرض کنیم در بدترین حالت موج A,C از زیگزاگ تک موج باشند و موج B بقول شما مثلث یا دیامتریک باشد ( 5 یا 7 تا تک موج) در اینصورت موج B از نظر پیچیدگی یک بسا موج با پیچیدگی 1 و کل زیگزاگ هم یک بساموج پیچیده(چون امواج شتابدارش بخشیزه نشده است) با پیچیدگی 1 خواهد بود. در نتیجه موج B از نظر زمان و قیمت و پیچیدگی (این فاکتور چون در جمله آقای نیلی نیست مورد نظر بنده نبود البته) اصل خود تعریفی را پاس خواهد کرد.
درخصوص دامنه حرکت الگو متوجه منظور شما نشدم.
با سپاس فراوان
یکی از علت هایی که به سوالات تخصصی پاسخ داده نمی شود این است که ابتدا باید زبان مشترکی در مورد یک موضوع وجود داشته باشد و سپس بحث انجام شود وگرنه به درازا می انجامد! قیمت ، زمان و پیچیدگی هر سه مربوط به این مباحث است و با یک جمله شما نمی توانید مطلبی را بیان کنید.
در مورد قیمت و زمان جواب شما رو در پست قبلی دادم ، یک بار دیگر تکرار می کنم این جمله درست به شما اجازه چنین قیاسی را نمی دهد هزاران مثال نقض می توان برای آن آورد.